نقدی بر شورای معلمان از زبان یک معلم

نقدی بر شورای معلمان از زبان یک معلم

چه قدر خوب بود !

مدیر مدرسه طی جلسه ای در شهریور ماه از معلمان می خواست که نظر خود را درباره برگزاری شورای معلمان ، خواسته ها ، انتظارات و نیازهایشان را اعلام کنند و طرح ها و پیشنهادات خود را برای تحقق آن نیازها و انتظارات بیان دارند و مدیر مدرسه پس از جمع آوری و دسته بندی موارد طرح شده ، با تحلیل آماری ، اولویت را شناسایی ، و عنوان موضوعات هر ماه را قبل از شروع سال تحصیلی هر ماه مشخص می کرد زمان و محتوای جلسات را قبل از تشکیل نخستین شورا با نظر معلمان به تصویب می رساند .

چه خوب بود !

مدیران به معنای واقعی کلمه به شورا و تعامل چند جانبه خود و معلمان ، و معلمان با خود و معلمان با یکدیگر فکر می کردند و از نطق ها و دستورات از بالا به پایین اجتناب می ورزیدند ، به علت بی میلی معلمان به شرکت در جلسات و حضور کمرنگ آنان توجه می کردند و برای رفع یا کاهش موانع مشارکت می کوشیدند ، سکوت معنادار معلمان را به حساب جالب بودن سخنرانی خود نمی گذاشتند و با واگذاری اداره جلسه به معلمان برای بحث و گفتگو از خرد جمعی در حل مسائل و مشکلاتی که تناسب در هر واحد آموزشی مجود دارد ، استفاده می کردند .

چه خوب بود !

در جلسه ای با حضور نمایندگانی از اولیاء دانش آموزان ، معلمان و کارشناسان به بررسی راه های افزایش مشارکت مردم و آموزش و پرورش می پرداختند و برای پیوند هرچه بیشتر از بین اولیاء و مربیان راهکارهای منطقی و قابل قبولی ارائه می دادند

چه خوب بود !

در برخی از جلسات ، نحوه ی دادن اطلاعات درباره ی سن بلوغ ، بهداشت روانی و جسمی این دوران بررسی می شد تا دادن اطلاعات صحیح ، به موقع و در حد نیاز از بسیاری از مشکلات نوجوانان کاسته شود .

چه خوب بود !

تکلیف شب و راه های افزایش کیفیت و کاهش کمیت آن محور بحث قرار می گرفت و هیولای تکلیف شب با تدبیر و رایزنی به وظیفه ای دلپذیر و دوست داشتنی تبدیل می شد .

چه خوب بود !

در هر جلسه کتاب جالبی در زمینه روش های جدید تدریس یا تعلیم و تربیت به عنوان کتاب ماه معرفی می شد و همه ی همکاران ضمن مطالعه آن به بیان دیدگاه های خود و نقد و بررسی مطالب آن می پرداختند .

چه خوب بود !

از استادان صاحب نظر در امر آموزش و پرورش برای به روز در آوردن اطلاعات معلمان استفاده می شد تا به انجام روش های جدید ، دوران استفاده از روش های سنتی به پایان برسد و طلسم بهره نگرفتن از روش های نوین و خلاق شکسته شود .

چه خوب بود !

در یکی از جلسات با دعوت از کارشناسان نیروی انتظامی و روان شناسان ، شیوه های دادن اطلاعات و آگاهی های اجتماعی ، راه های مقابله با بحران ها و خطرات در کمین دانش آموزان ارزیابی می شد .

چه خوب بود !

روش های ایجاد خلاقیت در دانش آموزان و راه های پرورش شناسایی دانش آموزان خلاق و رفتارهای صحیح با آنان بحث یکی از جلسات قرار می گرفت .

چه خوب بود !

معلمان به بیان تجربیات موفق و ارزشمند خود در حل مسائل گوناگون آموزشی و تربیتی شاگردانشان می پرداختند و با انتقال این دانسته ها و تجربه ها به معلمان جوان ، جلسات شورا را به بهترین دوره ی کار آموزشی آنان تبدیل می کردند .

چه خوب بود !

اگر در یکی از جلسات شورا با توجه به ملاک ها و معیارهای انتخاب معلم نمونه و معلمی که برای دریافت گروه تشویقی انتخاب می شود این موضوع به شور گذاشته می شد و علاوه بر مدیر ، معلمان هم در انتخاب دخیل بودند تا با مشارکت در انتخاب کسی که شایستگی اش برای همه قابل قبول است ، اعتراض ها تبدیل به حمایت و پشتیبانی می شد و همه خود را در موفقیت ما سهیم می دانستند .

شجاعانه ترین شش کلمه ای که می تواند بگوید این است که :

من قبول دارم که اشتباه کرده ام .

مهمترین پنج کلمه ای که می تواند به همکاران بگوید این است که :

شما کار خوبی انجام داده اید .

مهمترین چهار کلمه ی قابل بیان برای همکار این است که :

عقیده ی شما چه می باشد ؟

مؤثرترین سه کلمه قابل بیان در حیط کار این است که :

من خواهش می کنم !

با ارزش ترین دو کلمه در پاسخ به همکاران این است که :

تشکر می کنم !   

قوی ترین یک کلمه ای که در یک سازمان وجود دارد « ما » و کم ارزش ترین یک کلمه ی موجود در محیط کاری « من » است .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد